مقدمه: در سالهای اخیر دانشگاههای دولتی با تغییرات اقتصادی-اجتماعی متعددی مواجه بودهاند. از یک سو، به دلیل استقلال حاصل از ماده 49 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تأثیر عمدهای پذیرفتهاند و از سویی دیگر، به دلیل تغییرات تعداد دانشجویان و کاهش بودجه سرانه و غیره فشارهای مضاعفی بر آنان وارد شده است. با توجه به این شرایط، ایجاد تحول در نظام پاسخگویی مالی و عملیاتی آنها ضرورتی غیرقابل انکار است. هدف از این پژوهش، تدوین چارچوبی برای تحول در نظام پاسخگویی مالی و عملیاتی دانشگاههای دولتی ایران با مبنا قراردادن الگوی اصلاح شده لادر است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر روش استنتاجی، توصیفی-پیمایشی و از لحاظ نوع پژوهش، همبستگی و از جهت هدف، کاربردی و توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد خبره در حوزه تحول در نظام پاسخگویی مالی و عملیاتی دانشگاهها در سالهای 1394-1393 است. این پژوهش با بکارگیری فن دلفی در دو دور اجرا و از آزمونهای دوجملهای t، کلموگروف-اسمیرنوف، کروسکال والیس و فریدمن و نرمافزارSPSS نسخه 20 برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. یافتهها: محرک اصلی تحول در نظام پاسخگویی مالی و عملیاتی دانشگاههای دولتی ایران نیاز به اطلاعات بهای تمامشده برای قیمتگذاری است و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سازمان حسابرسی، به ترتیب، به عنوان پیشبرندگان و گردانندگان تحول شناسایی شدند. تغییر در دیدگاه محافظهکارانه جامعه به عنوان مهمترین عامل فرهنگی، ایفای نقش میکند. در این میان مدیران مالی دانشگاهها باید رهبری این تحول را عهدهدار شده و در بازه زمانی درازمدت و تدریجی اجرایی شود. نتیجهگیری: در این پژوهش توانایی پیشبینیکنندگی الگوی اصلاحشده لادر، که در بسیاری از کشورها برای تبیین فرآیند تحولات بکار گرفته شده است، در رابطه با تحول در نظام پاسخگویی مالی و عملیاتی دانشگاههای دولتی ایران و در شرایط محیطی ایران مستند شده است.